گل زهرا امام زمان

ای گل زهرا العجل | دل نوشته ادبی مهدوی 

وقتی می‌شنوم تو را «یوسف زهرا» صدا می‌زنند و به یوسف تشبیه می‌کنند، اگرچه :
بالای تخت یوسف کنعان نوشته‌اند / هر یوسفی که یوسف زهرا نمی‌شود
هر گاه تو را با این لقب یاد می‌کنند ناخودآگاه آیه‌ای از قرآن کریم برایم تداعی می‌شود. آنگاه که برادران خطاکار یوسف به محضر او شرفیاب شدند آنها را با این بیان مخاطب قرار داد که:
(هَل علمتم ما فعلتم بیوسف و اخیه) ---> هیچ می‌دانید با یوسف و برادرش چه کردید؟
بلافاصله بانویی قد خمیده در برابرم مجسّم می شود که یکایک شیعیان و مردم جهان را مورد خطاب و عتاب قرار می‌دهد که :« هَل علمتم ما فعلتم بیوسفی»؟ هیچ می‌دانید با یوسف من چه کرده‌اید؟ هیچ می‌دانید در این هزار و صد و اندی سال که از شروع غیبتش می‌گذرد بر مهدی من چه گذشته است؟
از اشک های غریبانه اش باخبرید؟ از غصّه و قلب پر از خونش چه می‌دانید؟ چرا برای رهایی او از غربت و غیبت و مظلومیت دعا نمی‌کنید؟ بدانید:
دلی شکسته‌تر از من در آن زمانه نبود/ در این زمان دل فرزند من شکسته‌تر است.

______

پ.ن: پروردگارا بیا و کرم بفرما به حقّ آن مادر قد خمیده، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از باقی مانده غیبت یوسفش صرف نظر بفرما...