برهوت و عالم برزخ

داستانی شنیدنی از سیاحت غرب درباره امام زمان سلام الله علیه

مرحوم نجفی قوچانی نویسنده‌ی سیاحت غرب که این کتاب را در خصوص سیر و سیاحت ارواح نیکوکاران و زشت‌کاران پس از مرگ، به شیوه‌ای جذاب و گیرا به رشته‌ی تحریر درآورده است در قسمتی از این کتاب با عنوان «در بیان دیداری از برهوت» می‌نویسد:

 قدم زنان به خیمه‌ای نزدیک شدیم که صاحبش مشغول اصلاح اسلحه‌ی خود بود و زمزمه داشت و می‌خواند:
منتظران را به لب آمد نفس / ای ز تو فریاد، به فریاد رس
و از خیمه‌‌ی دیگر زمزمه شنیدم:
ما همه موریم، سلیمان تو باش / ما همه جسمیم، بیا جان تو باش (بقیه داستان در ادامه مطلب)