(یادِ امام زمــان... )

او رانده شده از وطن است که خون پدر و نیاکانش بر زمین مانده. (الوتر الموتور)

کانال تلگرام بلاگ
اینستاگرام اِلتجا

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام زمان داستان کوتاه» ثبت شده است

دعای ما ظهور را نزدیک میکند | داستان عجیب قوم بنی اسرائیل

دعا برای ظهور امام زمان

داستان دعای بنی اسرائیل و بخشیده شدن باقی مانده غیبت حضرت موسی

گاهی با این سوال مواجه میشویم که چرا باید برای ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دعا کنیم در حالی که طبق وعده حتمی خدا بالاخره ظهور محقق خواهد شد؟
در جواب توجه شما را به داستان بنی اسرائیل و روایت جالب امام صادق(علیه السلام) جلب میکنیم:

در مورد لزوم دعا برای تعجیل در فرج و نقش دعا در زودتر فرا رسیدن ظهور، حضرت امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
وقتی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل طولانی شد چهل روز به درگاه خداوند گریه و ناله کردند. خداوند متعال به موسی و هارون(علیهما السلام) وحی فرمود که آنها را از دست فرعون نجات دهند و این در حالی بود که از چهارصد سال غیبت موسی، صد و هفتاد سال باقی مانده بود و خداوند به واسطه ی دعای بنی اسرائیل از آن صد و هفتاد سال صرف نظر کرد.
آن گاه امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
شما شیعیان نیز اگر چنین تضرّع و زاری کنید( و فرج ما را بخواهید) خداوند فرج ما را می رساند ولی اگر دست روی دست بگذارید( و بی تفاوت بمانید) وقتی کار به نهایت رسید فرج فرا می رسد.

______

پ.ن: دوستان و سروران گرامی اگر بی تفاوت باشیم و ظهور منتقم خون خدا و انتقام گیرنده از ظالمان را از خدا نخواهیم خدای ناکرده بلاهای بدتر از وضع موجود در جامعه گریبان ما را خواهد گرفت و همین امنیتی که به برکت وجود حجت خدا در این شیعه خانه آن امام مهربان پا برجاست ممکن است از دست رفته و کار به نهایتی برسد که دیگر از فرط ظلم غیر قابل تحمل آن پدر رئوف را بخواهیم.
پس تا وقت از دست نرفته بخوانیم: الهی عظم البلا...

اللهم عجل لولیک الفرج.

 

منبع: به نقل از تفسیر عیاشی، ج 2 ، ص 155

۲۸ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۰۱ ۱۷ نظر موافقین ۲۰ مخالفین ۰

امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)، مدار جهان هستی

امام زمان در دعای ندبه

امام زمان مدار دهر و باعث ثبات عالم اند!

در کتاب "سوگند به نور شب تاب" داستانی زیبا و مستند از عظمت مولای عالمیان حضرت صاحب الامر، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) آورده شده که توجه عزیزان را به آن جلب میکنم:

از فرزند آخوند خراسانی نقل شده است که در نجف مادرمان بیمار شد و همه ی اطبا از معالجه او عاجز شدند. شنیدیم فردی به نجف آمده و از علوم غریبه(رمل و...) مطّلع است.
من و برادر بزرگترم به اتفاق نزد او رفتیم و نیتی کردیم، پس از لحظاتی گفت آنچه در نیت شما است زنی بیمار است که خوب شدنی نیست و تا چند روز دیگر از دنیا خواهد رفت و همین طور هم بود، ما مادرمان را در نظر گرفته بودیم و او هم پس از چند روز درگذشت.
آن گاه برادرم دوباره نیتی کرد و از آن مرد خواست که در این مورد نیز نظر خود را بگوید، آن مرد در فکر فرو رفت، رنگش تغییر کرد. مدتی حرف نزد و سرش پایین بود، سر انجام گفت عجیب است،کسی که تو در نیت داری الان در مشرق بود .ناگهان او را مغرب دیدم.دوباره در مشرق مشاهده نمودم او کسی است که می بینم گویا خورشید دور سرش می گردد و افلاک گرد او در دوَرانند.
برادرم وجود مقدّس حضرت صاحب الزّمان(علیه السلام)  را نیّت کرده بود.
آری این خاندان مدار دهرند. آسیای وجود بر محور هستی آنها می چرخد. سیر افلاک و گردش کُرات به برکت آنها و بر قطب وجود آنها استوار است و امروزه حضرت اباصالح المهدی (علیه السلام) مدار دهر است و چرخش چرخ هستی به طفیل وجود اوست.

_____

پ.ن: پدری مهربان و با عظمت که چرخش افلاک به اراده اوست را از خدا بخواهیم چیز کوچکی خواسته ایم؟!

۱۸ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۴۹ ۳۲ نظر موافقین ۱۷ مخالفین ۰
فعــلا نه